مقایسه بودجه نظامی ایران با اعراب و اسرائیل + آمار و نمودار
تاریخ انتشار: ۲۳ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۰۱۷۸۲۳
روایت روز؛ رهبر انقلاب سیاستهای کلی برنامه هفتم را به سران سه قوه، رئیس مجمع تشخیص مصلحت و رئیس ستاد کل نیروهای مسلح ابلاغ کردند. سیاستهای کلی برنامه هفتم در ۷ سرفصل «اقتصادی»، «امور زیربنایی»، «فرهنگی و اجتماعی»، «علمی، فناوری و آموزشی»، «سیاسی و سیاست خارجی»، «دفاعی و امنیتی»، «اداری، حقوقی و قضایی» و در ۲۶ بند تصویب شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در توضیح بخش امنیت و دفاعی آمده است: «تقویت بنیه دفاعی به منظور ارتقاء بازدارندگی و اکتساب فناوریهای اقتدار آفرین مورد نیاز صنایع دفاعی و امنیتی با تأکید بر خودکفایی کشور در سامانهها، تجهیزات و خدمات اولویتدار با تخصیص حداقل ۵ درصد بودجه عمومی کشور.»
پنج درصد بودجه عمومی کشور چقدر است؟
بودجه سال ۱۴۰۱ و نرخ دلار ۳۰ هزار تومان را معیار قرار میدهیم. سقف کل بودجه کشور در سال ۱۴۰۱ بیش از ۳۶۰۰ هزار میلیارد تومان است. از این رقم ۲۲۰۰ هزار میلیارد تومان بودجه شرکتهای دولتی و ۱۵۰۰ هزار میلیارد تومان بودجه عمومی دولت است.
بیشتر بخوانید : فرمانده کل سپاه : آمریکاییها همه جا هستند جز ایران / فکر کنید ، چه قدرتی را شکست داده ایم فرمانده قرارگاه مرکزی خاتم الانبیاء (ص) : ایران جزو ۳ کشور برتر دنیا در حوزه پهپاد استپنج درصد بودجه عمومی دولت برابر ۷۵ هزار میلیارد تومان خواهد بود. این عدد معادل ۲.۵ میلیارد دلار است. ذکر این نکته خالی از لطف نیست که کل امورات کشور نظیر بودجه دفاعی، فرهنگی، زیرساختی، آموزش و پرورش و ... مربوط به بودجه عمومی کشور است. بودجه عمومی کشور در صحن مجلس بررسی میشود ولی بودجه شرکتهای دولتی از این قاعده مستثنی است!
بودجه دفاعی ایران در سال ۱۴۰۱ چقدر است؟
اعتباری بالغ بر ۱۹۸ هزار و ۴۲۲ میلیارد تومان در فصل امور دفاعی و امنیتی بودجه ۱۴۰۱ در نظر گرفته شد.[۲] این عدد معادل ۶.۶ میلیارد دلار است. بودجه ایران در سال جاری معادل ۱۲۰ میلیارد دلار معین شد؛ یعنی بودجه دفاعی ۵.۵% بودجه کل کشور است.کلیه هزینه دفاعی ایران نظیر توسعه برنامه موشکی و حضور منطقهای در کشورهای بحرانزده غرب آسیا از این ۵.۵% هزینه میشود.
دشمنان و همسایگان ایران چقدر هزینه نظامی میکند؟
با استناد به آمار موسسه بینالمللی تحقیقات صلح استکهلم (SIPRI)، آمریکا ۸۰۰ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۱ هزینه کرده است که بالاترین هزینه نظامی جهان بود. این عدد ۱۲۰ برابر بودجه دفاعی ایران در سال ۱۴۰۱ است. قریب به ۴۰ درصد کل هزینه نظامی جهان متعلق به آمریکاست.
چین (۲۹۳ میلیارد دلار)، هند (۷۶.۶ میلیارد دلار)، انگلیس (۶۸.۴ میلیارد دلار) و روسیه (۶۵.۹ میلیارد دلار) در ردههای دوم تا پنجم جهان قرار دارند. سه کشور چین، هند و روسیه در شعاع ۲۰۰۰ کیلومتری مرزهای ایران قرار دارند و انگلیس در قالب ناتو در خلیج فارس حضور نظامی دارد.
رژیم صهیونیستی ۲۵ میلیارد دلار در ۲۰۲۱ هزینه نظامی کرده که حدوداً ۴ برابر بودجه دفاعی ایران است. عربستان نیز ۵۵ میلیارد دلار هزینه کرده که ۸ برابر بودجه دفاعی ایران در سال ۱۴۰۱ است. [۳]
بانک جهانی فهرستی از نسبت هزینه نظامی کشورهای جهان با تولید ناخالص داخلی (GDP) تهیه کرده است. تولید ناخالص داخلی (GDP) به معنای ارزش پولی کل کالاها و خدمات نهایی تولید شده کشور است.
بانک جهانی برآورد کرده که رقم تولید ناخالص داخلی (GDP) ایران در سال ۲۰۲۰ بالغ بر ۱۹۲ میلیارد دلار بوده است. بانک جهانی هزینه نظامی ایران را ۲.۲% تولید ناخالص داخلی کشور تخمین زد.
ایران با ۱۵ کشور همسایه است. درصد نسبت هزینه نظامی این کشورها نسبت به تولید ناخالص داخلی (GDP) از این قرار است: روسیه (۴.۳%)، آذربایجان (۵.۴%)، ارمنستان (۴.۹%)، ترکیه (۲.۸%)، عراق (۴.۱%)، کویت (۶.۵%)، عربستان سعودی (۸.۴%)، بحرین (۴.۱%)، قطر (۴.۸%)، امارات (۵.۶%)، عمان (۱۰.۹%)، پاکستان (۴%)، افغانستان (۱.۴%)، ترکمنستان (۲.۹% الی ۳.۶%) و قزاقستان (۱.۱%).[۴]
فقط نسبت هزینه نظامی به تولید ناخالص داخلی (GDP) کشور جنگزده افغانستان و کشور محصور در خشکی قزاقستان از ایران کمتر است. نکته جالب آمار فوق هزینه نظامی بیش از حد اعراب حاشیه جنوبی خلیج فارس است. درصدهای فوق درمورد کشورهایی نظیر قطر، عربستان و امارات جدای از هزینه منطقهای این کشورهاست. به عنوان نمونه:
ذخایر ارزی سعودی در روز اول حمله به یمن (شش فروردین ۱۳۹۴) عددی بالغ بر ۷۴۵ میلیارد دلار بود. همانطور که در آمار ذیل قابل مشاهده است، ذخایر ارزی عربستان در آستانه سال هشتم جنگ یمن (پایان ۲۰۲۱) به ۴۴۶ میلیارد دلار رسید؛ یعنی کاهش ۳۰۰ میلیارد دلاری!
پایینترین هزینهکرد نظامی در منطقه مسلّح غرب آسیا متعلق به ایران
ایران هفدهمین کشور پرجمعیت و هجدهمین کشور پهناور جهان است که که پایینترین هزینهکرد نظامی در منطقه مسلّح غرب آسیا را دارد. ایران توانست با این میزان هزینه به قدرتمندترین نیروی موشکی غرب آسیا و یکی از سه قدرت اصلی پهپادی جهان تبدیل شود.
تهران همچنین بخشی از هزینه نظامی خود را در نبردهای غرب آسیا هزینه کرد تا بحران را قبل از رسیدن به سرحدات کشور سرکوب کند. این راهبرد سه پیروزی به همراه داشت: اول: گیرکردن ماشین جنگی آمریکا در باتلاق منطقه. دومّ: شکست ارتش جریان تکفیر در منطقه. سوم: ارتباط مستقیم تهران - مدیترانه.
این مهم در بستر بحران و آشوب همسایگی ایران حاصل شده است. ارتش آمریکا پس از واقعه ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ دست به بزرگترین لشکرکشی قرن زد. قریب به ۱۵ سال مرزهای جنوبی، غربی و شرقی ایران در محاصره نیروهای ارتش آمریکا، ناتو و سپس تروریسم بود. جنگی که برای تضعیف ایران به راه انداخته شد، به تعبیر گالبرایت (دیپلمات ارشد آمریکا در جنگ اول و دوم خلیج فارس)، تهران را به برترین موقعیت استراتژیک خود در ۴ قرن اخیر رساند.
نقطه اوج ذخایر ارزی عربستان / منبع: بانک مرکزیهزینه جنگهای آمریکا در غرب آسیا ۷ تریلیون دلار برآورده شده است. عدد مذکور را شخص ترامپ فاش کرد.از طرف دیگر، وزیر خارجه دولت ترامپ هزینه ایران در منطقه غرب آسیا (جنگهای سوریه، عراق، یمن و فلسطین) را ۱۶ میلیارد دلار تا سال ۲۰۱۸ اعلام کرد. با مبنا قرار دادن عدد اعلامی پمپئو، یعنی آمریکا به تنهایی ۴۳۸ برابر ایران در منطقه هزینه کرده است. این آمار غیر از هزینهای است که رژیم صهیونیستی، ترکیه، سعودی، اردن، امارات و قطر در منطقه علیه محور مقاومت انجام داده است.
«مکنزی» فرمانده پیشین سنتکام (۲۰۱۹-۲۰۲۲ میلادی) و فرمانده عملیات ترور سردار سلیمانی نیز قدرت نظامی ایران را در سطح «OverMatch» قلمداد کرده است. این واژه بدان معناست که اگر جنگی شروع شود، آمریکا و متحدانش قادر به تسلط بر میدان نبرد به دلیل بارش موشکها و پهپادهای ایران نیست.
مککنزی در مصاحبه با نیویورکر تصریح کرد کشوری که به این مرحله برسد دارای تسلیحاتی است که مهار یا شکست دادنش بسیار دشوار است. مککنزی گفت: «ایران اکنون توانمندیهای راهبردی عظیمی دارد. آنها در میدان [نبرد] به سرآمدی رسیدهاند-یعنی مرحلهای که میتوانند [توان دیگران] را از کار بیندازند.»
۲۱۲۲۰
کد خبر 1673914منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ارتش جمهوری اسلامی ایران نیروی دریایی ارتش نیروی دریایی سپاه پهپاد هواپیمای بدون سرنشین تولید ناخالص داخلی هزار میلیارد تومان بودجه دفاعی ایران بودجه عمومی کشور ۵ میلیارد دلار ۶ میلیارد دلار ایران در سال هزینه نظامی سال ۱۴۰۱ غرب آسیا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۰۱۷۸۲۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پاسخ خبرگزاری مجلس به گزارشها درباره مرکز پژوهشها
به گزارش «تابناک» به نقل از خبرگزاری خانه ملت، مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی با بیش از ربع قرن فعالیت به جایگاهی رسیده که گزارشها و اظهارنظرهای آن، بهعنوان مرجعی مستقل از نگاههای جناحی و سیاسی، محل استناد گزارشهای اثرگذار کشور قرار میگیرد. چه بسا در دورههای مختلف مجلس، نگاه کارشناسی این مرکز حتی خلاف نظر رئیس یا اعضای هیئترئیسه یا اکثریت نمایندگان مجلس بوده است که این خود بیانگر استقلال فکری این مرکز بوده است. این بعد کارشناسی و استقلال در طول سالها انباشت تجربۀ علمی به دست آمده است.
اما این دیدگاه مستقل و کارشناسی گاه به مذاق برخی خوش نیامده و انتقادهایی غیرکارشناسی و غیرعلمی را برانگیخته است. با نگاهی به رویکرد رسانههای دولتهای گذشته نیز این انتقادهای غیرکارشناسی دیده میشود و میتوان شواهد آنها را در بایگانیهای اینترنتی پیدا کرد. اکنون نیز همچون گذشته، به نظر میرسد این انتقادها در پایان دورۀ عملکرد مجلس یازدهم شدت بیشتری هم پیدا کرده است، رویکردی که با رگههای مغرضانه و سیاسیکاریهای جانبدارانه بهدنبال تخریب این نهاد و حتی دخالت در فرآیند ادارۀ آن است.
طی هفتههای اخیر، و پس از انتشار گزارشهای مرکز پژوهشهای مجلس در حوزههای مختلف، برخی رسانههای داخلی تیترهایی بیدقت از این گزارشها استخراج کردند و گاه رسانههای فارسیزبان معاند برداشتهایی مغرضانه از آن گزارشها به مخاطبان خود ارائه کردند. پس از بازنشر این مطالب در فضای رسانهای، رسانههای دولت، همچون ایرنا و ایسنا، سراسیمه و آشفته بهجای توجه به اصل گزارش، خوانش آن و داشتن رویکرد حل مسئله، حمله به مرکز پژوهشهای مجلس را در دستور کار خود قرار دادند.
نمونۀ بارز این گزارشها و بازیخوردن رسانههای دولت را میتوان در موارد زیر به عینه مشاهده کرد:
یکی از این موارد، انتشار گزارش «بررسی مفهوم هزینههای کمرشکن سلامت و سیاستهایی برای محافظت مالی» توسط مرکز پژوهشهای مجلس بود. یک روز پس از انتشار این گزارش، برخی رسانهها آن را بازنشر و دستمایۀ خبرسازی خود کردند. وزارت بهداشت نیز، در اقدامی شتابزده، جوابیهای نسبت به این گزارش داد. فردای آن روز هم، خبرگزاری ایرنا بهطور ناصواب مصاحبههایی علیه مرکز پژوهشهای مجلس منتشر کرد، ناصواب از آن جهت که نگاهی به آمار استنادشده در این گزارش نشان میداد دورۀ مورد مطالعه بهکلی مربوط به بازۀ زمانی ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۰ است و عملکرد حوزۀ سلامت در دولت قبل بررسی شده است. حتی آمار و مستندات این گزارش نیز از دل آمار مرکز ملی آمار ایران استخراج شده است که مرکزی است ذیل سازمان برنامه و بودجه و معاونت ریاست جمهوری.
در نمونهای دیگر، مرکز پژوهشهای مجلس گزارشی منتشر کرد با عنوان «بررسی وضعیت گردشگری داخلی از منظر دسترسپذیری برای اقشار مختلف جامعه و ارائۀ بسته تقنینی». پس از انتشار، برخی رسانههای داخلی و رسانههای معاند با تیتر «حذف سفر از سبد خانوار» برای این گزارش خبر ساختند. این تیتر عصبانیت خبرگزاری ایسنا و وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی را هم برانگیخت و بهانۀ هجمه علیه این مرکز شد. درحالیکه در هیچ کجای این گزارش مستند، اشارهای به «حذف سفر از سبد خانوار» یا حتی مضمون آن نشده است. بلکه باز هم این گزارش براساس آمار مرکز ملی آمار ایران نگاشته شده بوده و حتی بالاتر از آن: این آمار مربوط به سالهای پیش از ۱۴۰۰ بوده. این نشان میدهد یک نفر در رسانههای دولت حتی صفحۀ چکیدۀ این گزارش را نخوانده است تا پس از آن دستبهقلم شود و علیه مرکز پژوهشها بنویسد.
در دورههای مختلف فعالیت مرکز پژوهشهای مجلس، مرسوم است که در زمان بررسی بودجه در مجلس شورای اسلامی گزارشهای کارشناسی این مرکز در حوزههای مختلف ارائه شود تا نمایندگان با افق دید بازتری در تصویب بودجه تصمیم بگیرند. در سال جاری نیز، این گزارشها بهصورت مستمر تهیه و منتشر شدند. پس از انتشار یک گزارش با عنوان «بررسی بخش دوم لایحۀ بودجۀ سال ۱۴۰۳ کل کشور (۱۰): بودجۀ حامی فقرا (ظرفیتهای فقرزدایی لایحۀ بودجه)» برخی اطلاعات گزارش از گزند تیترسازی همان رسانههای در امان نماند. این رسانهها با استناد اشتباه به این گزارش از گسترش فقر در جامعه خبر دادند، درحالیکه در همان ابتدای گزارش اشاره شده است که رویکرد انقباضی بودجه کسری تراز عملیاتی بودجه را کاهش میدهد و به همین دلیل تورم را کاهش و وضعیت فقر را در کشور بهبود میبخشد. اما باز هم رسانههای دولت این گزارش را نخواندند و دست به قضاوتهای نابجا زدند. یا مثال دیگر، گزارشی که در آن به رشد محرومیتزدایی بهدلیل اقدامات دولت اشاره شده بود. البته که این نمونهها منحصر به همین چند مثال نیست، اما، چون مجال آن نیست آن را موکول به وقتی دیگر میکنیم.
خبرگزاری ایرنا نیز در رویکرد سیاسی خود تیترخوانی را به خوانش دقیق گزارش ترجیح داده و در آخرین اقدام خود نوشته است «گزارشهای مرکز پژوهشهای مجلس دربارۀ لایحۀ بودجۀ ۱۴۰۳ و سایر موضوعات اقتصادی به مذاق رسانههای آن سوی آب خوش آمده. گویا این مرکز به محلی برای تهیۀ گزارشهای منفی علیه وضعیت اقتصادی و اجتماعی ایران تبدیل شده و هیچ اقدام مثبتی در کشور صورت نمیگیرد که به چشم مسئولان مرکز بیاید». درحالیکه نگاهی حتی نهچندان عمیق به گزارشهای مرکز پژوهشهای مجلس نشان از توجه به نقاط و اقدامات مثبت دولت دارد و اگر نقدی صورت گرفته، راهکارها و پیشنهادهایی برای رفع آنها پیشنهاد شده است. گفتنی است تاکنون بیش از ۶۰۰ نامۀ راهبری برمبنای گزارشهای مرکز پژوهشهای مجلس به دولت محترم و دستگاهها و وزارتخانههای مختلف ارسال شده و در آنها راهکارهایی برای رفع مشکلات ارائه شده است.
آیا دولت محترم آنقدر از عملکرد خود مطمئن است که سایر نهادها و مراکز پژوهشی را به دروغگویی و سیاهنمایی متهم میکند؟ آیا شایسته نیست حتی اگر نقدی کارشناسی هم به دولت وارد شد، با نگاه علمی و کارشناسی و بهدور از همهمههای رسانهای به آن پرداخته شود؟ یا اگر نگاه انتقادی و غیرواقعبنیانه ازسوی رسانههای داخلی و معاند خارجی با استناد به گزارشی علمی یک مرکز صورت گرفت، بهتر نیست بهجای تأختن به آن مرکز علمی از دل همان گزارش در حمایت از عملکرد دولت سخن گفت و جواب رسانهها را بهصورت رسانهای داد؟ اگر تاب و تحمل نقد کارشناسانه هم در دولت وجود ندارد، پس اساساً چگونه باید متوجه مشکلات شد؟ واقعاً رسانههای دولت تفاوت تخریب و نقد کارشناسانه را از یکدیگر تشخیص نمیدهند؟
رسانههای دولتی در این هجمه به غیرمستندبودن آمارها در گزارشهای مرکز پژوهشهای مجلس اشاره میکنند، درحالیکه این آمارها برگرفته از مرکز ملی آمار ایران است و تمامی روشها و رویکردها روشی علمی و پژوهشی دارد.
خبرگزاری ایرنا در اقدام اخیر خود حتی پا را فراتر نهاده و هدف اصلی خود از این رویکرد را عیان کرده است، یعنی تلاش برای دخالت در فرایند انتخاب رئیس مجلس. این خبرگزاری نوشته است «انتظار میرود با تشکیل مجلس جدید و تغییر مدیریت مرکز پژوهشهای مجلس، این نهاد تحقیقاتی به وظیفۀ اصلی خود بازگردد و مجدداً به بازوی مشورتی نمایندگان مجلس برای بررسی لوایح و طرحها تبدیل شود. برای فعالیتهای سیاسی، فضای کافی در کشور وجود دارد و نیازی به آلودهکردن مرکز پژوهشها نیست».
بد نیست رسانۀ محترم دولت نگاهی به قانون اساسی و اصل استقلال قوا بیندازد. به نظر میرسد این رسانه در جایگاهی نیست که بتواند برای تعیین مدیران مجلس تکلیف تعیین کند یا آرزوهای خود را در رسانهای که از بودجۀ عمومی ارتزاق میکند بیان کند. این تلاش حتماً مخالف مشی و تأکیدهای رئیسجمهوری محترم است و اگر کسانی در ایرنا یا گوشهوکنار دولت چنین فکری را در سر میپرورانند بهتر است نگاهی به فرمایشهای داهیانۀ رهبر معظم انقلاب بیندازند.
در آخر باید عنوان کرد که رسانههای دولت بهتر است بهجای حاشیهسازیهایی که بازنمایی منفی برای جامعه دارد و بازیچۀ دست رسانههای معاند قرار میگیرد، در راستای همافزایی و همدلی بهمنظور پیشبرد اهداف متعالی کشور بهویژه بهبود معیشت مردم گام برداریم و موضوعات فرعی را ارجح بر موضوعات اصلی کشور ندانیم.